نگاهی به مفهوم انتظار (لازمه‌ها و پیامدها)

انتظار فرج به انتظار زیستن و منتظرانه دین داشتن، وظیفه‌ای است که شریعت اسلام، از مؤمنان خواسته است. چشم داشتن به ظهور منجی و حاکمیت دوازدهمین امام از سلسله امامان معصوم(علیهم‌السلام) باور به تداوم امامت و عینیت رهبری دینی، در نهایت تاریخ زندگی است، نهایتی دور، ولی در پیش، بسا امروز فردا یا فردای دیگر، عالمان دین، بر پایه احادیث معصومین(علیهم‌السلام) انتظار فرج را شاخص بزرگ دینداری در عصر غیبت دانسته‌اند و همواره دینداران را به داشتن و دانستن این امر مهم فراخوانده‌اند.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «انتظار فرج داشتن، برترین اعمال امت من است».[۱] و نیز امام صادق(علیه‌السلام) در فرمایش به اصحاب خود فرمودند: «خبر دهم شما را به چیزی که خداوند عمل بندگان را جز با آن نمی‌پذیرد؟ اصحاب گفتند: «آری». امام فرمودند: «باور به خدای یکتا و اینکه محمد بنده و پیامبر خداست و چشم داشتن به ظهور قایم(علیه ‌السلام)». [۲] 
معنای لغوی انتظار در لغت، به معنای درنگ در امور، چشم به راه بودن و نوعی امید داشتن به آینده است.[۳] با مطالعه فرهنگ‌های لغت در می‌یابیم که انتظار یک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است؛ اما از این معنا دو برداشت می‌توان کرد: 
۱ـ این چشم به راهی، انسان را به اعتزال و انزوا بکشاند و منتظر، دست روی دست بگذارد، وضعیت موجود را تحمل ند و به امید آینده مطلوب، بدون هیچ گونه تلاشی فقط انتظار بکشد.
۲ـ این چشم به راهی و انتظار سبب حرکت، پویایی و عمل و آمادگی وسیع‌تر گردد. حال این سوال مطرح می‌شود که کدامیک از این دو معنا، مراد و مقصود بزرگان و رهبران دینی است؟ با مراجعه به متون روایی، مشاهده می‌کنیم که معصومان(علیهم‌السلام) خیلی روشن و صریح با ارائه تصویر مناسب از انتظار، روی برداشت نخست، خط بطلان کشیده‌اند و برای این‌که هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند، انتظار را عمل نامید‌ه‌اند، آن هم برترین اعمال[۴] و یا آن را عبادت خوانده‌اند، آن هم محبوب‌ترین عبادت[۵] است. اساسا این یک قاعده عقلی و منطقی است، آن کس که وضعیت موجود را نمی‌پذیرد و تحمل نمی‌کند، در انتظار گشایش است و برایش آماده می‌شود: من انتظر امرا تهیأ له.
انتظار در کلام اسلام شناسان غربی از مهم‌ترین رازهای نهفته بقای تشیع همین روح انتظار است که کالبد هر شیعه را آکنده ساخته، پیوسته او را به کوشش و جنبش وا می‌دارد و از نومیدی و بی‌تابی و افسردگی و درماندگی او را باز می‌دارد. این تأثیر چنان ملموس و کارساز بوده که اسلام شناسان غربی نیز از آن سخن گفته‌اند و «هانری کربن» اسلام شناس معروف فرانسوی می‌گوید: «مفهوم غیبت اصل و حقیقت غیبت هرگز در چهارچوب درخواست‌ةای دنیایی ا مروز در معرض تفکر عمیق قرار نگرفته است، معنای این امر، به نظر من، چشمه‌ای بی‌نهایت و ابدی از معانی و حقایق است. امام زمان، مفهوم اعلایی است که مکمل مفهوم غیبت است، ولی کاملا به شخصیت امام غایب، مرتبط است. این جانب، مفهوم امام غایب را با روح غربی خودم به گونه‌ای نو و بکر، احساس و درک می‌کنم و چنین به فکر و دلم الهام می‌شود که رابطه حقیقی آن را با حیات معنوی بشر وابسته می‌دانم».[۶] 
فاربین محقق آلمانی می‌گوید: « ز مسائل اجتماعی بسیار مهمی که سبب امیدواری و رستگاری شیعه است، اعتقاد به وجود حجت عصر و انتظار ظهور است».[۷] «ای.ب. پتروشفسکی» تاریخ دان و ایران شناس معروف شوروی سابق در این زمینه می‌نویسد: «چشم به راه مهدی بودن در عقاید مردمی که نهضت‌های قرن سیزدهم را در ایران به پا داشتند، مقام بلندی داشته است ولی در قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی این عقیده راسخ‌تر و مشهودتر گشت. [۸]
نقش انتظار در سازندگی انسان اعتقاد به ظهور حضرت مهدی و این که سرانجام نزاع‌ها و جنگ‌ها و زحمت‌ها، صلح و صفا و امنیت و آسایش، سبب می‌شود که انسان خود را بسازد و شرایط لازم برای قرار گرفتن در صف منتظران واقعی را پیدا کند و این افتخار نصیبش شود که یکی از زمینه‌سازان حکومت حضرت مهدی(علیه‌السلام) باشد. انتظار فرج باعث می‌شود که فرد مسلمان آنچه در توان دارد، به کار گیرد تا سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی روحی و جسمی و مادی و معنوی خود را بالا ببرد تا بتواند در پیاده کردن آن اصلاحات عمیق و همه جانبه و گسترش قسط و عدل و یکتاپرستی در سراسر گیتی سهیم باشد. کسی که خود فاسد و ناصالح است نمی‌تواند در انتظار حکومتی باشد که با افراد فاسد به شدت مبارزه می‌کند. آری! اعتقاد به این که سرانجام، کره زمین از شر مستکبران و ظالمان نجات یافته و اصلاح خواهد شد و به تمام تبعیض‌ها و نابسامانی‌ها خاتمه داده می‌شود، انسان را وادار می‌کند که خود ظلم نکند و دنبال فساد و بی بند و باری نرود و در حد امکان با آنها مبارزه کند.
انتظار فرج و ظهور مصلح کل حضرت صاحب الزمان(علیه‌السلام) در حقیقت به معنای آماده باش کامل فکری، مادی و معنوی است و این جز سازندگی ا نسان چیز دیگری نمی‌باشد. نقش انتظار در سازندگی جامعه جامعه از انسان‌های مختلف با افکار، اهداف، آرزوها، رفتارها و گفتار گوناگون و با سطوح مختلف مادی و معنوی تشکیل می‌شود. هر یک از افراد اجتماع از یک سو بر جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، به میزان شخصیت وجودی خود تأثیر می‌گذارند و از سوی دیگر، از جامعه تأثیر می‌پذیرند. این تأثیر پذیری تا حدود زیادی متقابل بوده، انکار ناپذیر است. بنابراین تغییر افکار، اهداف، رفتار و گفتار تک تک انسان‌ها در حد خود به منزله تغییر مکانیسم و ساختار جامعه محسوب می‌شود. انتظار فرج و امید به آینده درخشان تغییر اساسی در رفتار و گفتار انسان ایجاد می‌کند. پس همان گونه که انتظار فرج در سازندگی یکایکک انسان‌ها مؤثر است در سازندگی جامعه نیز که از همان انسان‌ها تشکیل شده است تأثیر خواهد گذاشت. اعتقاد به ظهور مصلح کل و اینکه زمانی می‌رسد که تمام نابسامانی‌های اجتماعی برطرف خواهد شد و مساوات و عدالت در جامعه حاکم گشته و حقیقت در تمام صحنه زندگی جایگاه خود را باز خواهد یافت، انسان را وادار می‌کند که علاوه بر اصلاح خویش در جهت اصلاح دیگران نیز کوشش نماید زیرا اصلاحات زیر بنایی، اجتماعی که انتظارش را می‌کشند، یک عمل فردی نیست بلکه کاری است که تمام انسان‌های متعهد و متقی باید در آن شرکت کنند و تلاش‌های آنان هماهنگ و یکپارچه باشد. در یک فعالیت بزرگ و گسترده که پهنه گیتی را در بر می‌گیرد هیچ کس نمی‌تواند از حال دیگران غافل باشد، بلکه باید بر اساس مسیولیتی که به عهده هر انسان صالحی هست، هر جا ضعفی مشاهده کرد، برای اصلاح آن بکوشد و با تلاش پیگیر خود موضع‌های آسیب‌پذیر را ترمیم کند و بدین شکل با همکاری و همیاری یکدیگر جامعه‌ای سالم و آراسته از معنویت بسازند.
انتظار نوعی عبادت همان طور که ایمان به مفهوم واقعی خود عبارت از علم و عمل، عقیده و تلاش، اعتراف و کوشش است، انتظار نیز مفهومی است پر اصالت و سازنده و تحرک بخش، در جهت ارزش دادن به رفتار یک انسان پیرو و ارج نهادن به حرکت‌های جامعه تشیع، در راه رسیدن به حکومت عدالت و ایمان اسلامی به همین منظور، در سنت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) انتظار نوعی عمل و گونه‌ای پرستش و عبادت خدای جهان تلقی شده؛ چرا که یکی از خصیصه‌های ممتاز انسان گراییده به اسلام، این است که به آنچه اذعان و ایمان دارد و در قلب آن را پذیرفته و به عبادت دیگران، گرایش ذهنی به آن دارد عینیت بدهد و در خارج از ذهن خود، بدان تجلی بخشد. در روایتی از امام حسین(علیه السلام)، فلسفه بودن انسان در جهان در «عقیده و تلاش، ایمان و جهاد» خلاصه شده است.[۹] آری! منتظر، چه فرد باشد و چه جامعه و یا امت، در حال عبادت و پرستش به سر می‌برد که برترین عبادت‌هاست و به بیان امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) همانند مجاهد و تلاشگری است که در راه خدا و احیای سنت‌های اسلامی در خون خود می‌غلتد.[۱۰] انتظار عامل بقای تشیع آنچه از بررسی‌های دقیق و عمیق علمی در ابعاد گوناگون «انتظار» در تاریخ، فسلفه ادیان، آیات کریمه قرآن و اخبار و احادیث اسلامی استفاده می‌شود این است که «انتظار» در طرح کلی و عمومی و در سطحی جهانی، عامل بقای نسل بشر و رمز موجودیت تمام ادیان و مذاهب الهی و امروز نیز یکی از بزرگ‌ترین عوامل بقای جامعه اسلامی و تشیع راستین در میان جامعه است.
در طول تاریخ حیات پر افتخار «تشیع» ـ اگر نگوییم یگانه عامل ـ مهم‌ترین عاملی که شیعیان را در برابر تمام حکومت‌های جور و ستم و دستگاه‌های ظلم و ستم حفظ نموده و آنها را در جریان زمان، با همه محرومیت‌ها، رنج‌ و شکنجه‌ها و حبس و تبعید‌ها، در برابر تمام صدمات و لطماتی که از ناحیه زمامداران ستمکار بر آنان وارد شده است از زوال و انقراض نگه داشته است، همین مسأله انتظار و عقیده، به ظهور حضرت مهدی(علیه‌السلام) بوده است. آری! اگر انتظار و عقیده به ظهور نبود مسلمانان و به ویژه «شیعیان» منتظر آینده روشن نبودند و عقیده به پیروزی نهایی حق و آینده قیام جهان اسلام نداشتند، مسلما تا امروز شکست خورده بودند و کوچک‌ترین اثری هم از آنان در تاریخ باقی نمانده بود. سخنی با منتظران جوان انقلاب اسلامی آن گاه ارزش خود را نشان داد که در برابر بزرگ‌ترین قدرت‌های شیطانی ایستاد. با آنها مبارزه کرد و رسالت جهانی خود را به جهانیان ارائه نمود با این وصف، کسانی که فکر می‌کنند باید گوشه‌ای استراحت کنند تا امام زمان(علیه‌السلام) ظهور کند و جهان را پر از عدل و قسط نماید سخت در اشتباهند.
جوانان ما باید بیشتر از گذشته بکوشند و مبارزه کنند و این تحول و تکامل نفسی را هر چه سریع‌تر در روح و قلب خود ایجاد نمایند تا باعث تسریع در ظهور حضرت شوند. اما در عین حال، باید دانست که امام حاضر است و بر اعمالمان نظارت دارد امام پیروان خود را رها نکرده و به دست هواها نسپرده، مراقب آنهاست. اگر به آنها ناراحتی برسد قلب مبارکش به درد می‌آید. اگر خونریزی ناحقی در جایی صورت بگیرد، حضرت ناراحت می‌شود. به راستی آیا آن گونه که حضرت در مقابل مشکلات و گرفتاری‌های ما دردمند می‌شود ما هم در برابر کینه توزی‌ها و کم لطفی‌هایی که در حق آن حضرت می‌شود عکس العمل نشان می‌دهیم؟ اگر مؤمنین حمیت در دین نداشته باشند و نسبت به مقدساتشان حساسیت نشان ندهند، رفته رفته دین از میان می‌رود. لذا امر به معروف و نهی از منکر بر همه کس واجب و لازم است و با کوتاهی در آن انواع فسق و فجور ظاهر می‌گردد. اگر جوانان ما در اعتقادشان به خود بقبولانند که امام زمان(علیه‌السلام) در میان آنها زندگی می‌کند و شاهد اعمالشان است، رفتار و زندگی و مرگ و حیات آن‌ها یقینا تغییر کیفی می‌یابد. اگر آنها امام زمان(علیه‌السلام) را اسطوره‌ای در تاریخ به حساب آورند، اشتباه بزرگی کرده‌اند. چرا که امام زمان حضور دارد و هر عملی که ما انجام می‌دهیم می‌بیند و می‌شوند. روزی که ما به این اعتقاد برسیم و آن را لمس کنیم، بزرگ‌ترین جهش‌ها را در راه تکامل زندگی‌مان برداشته‌ایم. و این قدم اصلی برای تسریع در ظهور حضرت است. لذا باید هر چه سریع‌تر در خود تحول ایجاد کنیم و خود را آماده سازیم و به آن درجه از رشد عقلی و ایمانی و اخلاقی برسیم که توانایی تحمل آن وجود مبارک را داشته باشیم. و بدانیم اگر به آن درجه از آگاهی برسیم به طور قطع حضرت ظهور خواهد فرمود.

 

[۱] - بحارالانوار: ج ۵۲، ص ۱۲۲.
[۲] - غیبت نعمانی: ص ۲۰۰.
[۳] - التحقیق فی کلمات القرآن: ج ۱۲، ص ۱۶۶.
[۴] - بحارالانوار: ج ۵۲، ص ۱۲۲.
[۵] - همان منبع.
[۶] - رسالت تشیع در دنیای امروز: ص ۲۵-۳۵.
[۷] - سیاست اسلام: ص ۴۹.
[۸] - در انتظار ققنوس: ص ۳۰۴.
[۹] - فرهنگ جامع سخنان امام حسین(علیه‌السلام): ص ۶۰۴.
[۱۰] - منتخب الاثر: ص ۴۹۶.



سایت اخبار شیعیان