حكيم ابوالقاسم فردوسي
بحث رؤيت الله در قيامت از آن مباحثي است كه كاملاً قطب بندي تشيّع و تسنّن از آن استفاده ميشود.
سلاطين غزنوي شاعر پارسيگوي موالي بلند آوازهاي مثل فردوسي را با آن همه زحماتي كه كشيد به خاطر يك شعر از همهي حقوقش محروم كردند؛ يعني وقتي فردوسي شاهنامه را به سلطان محمود تقديم كرد سلطان محمود گفت فردوسي با اين اشعارش عجم را زنده كرده است و بايد يك جايزهي خيلي بزرگي به او بدهم.
اطرافيانش وقتي در شاهنامه گشتند به او گفتند آقاي سلطان محمود غزنوي او شيعه است و از ما نيست. گفت: به چه دليل؟ اين شعر را شاهد آوردند:
به ببينندگــــان آفريننده را نبيني مرنجان تو بيننده را
گفتند رؤيت الله را انكار كرده. كسي كه رؤيت الله را انكار كند او شيعه است لذا آن جور با او برخورد كردند.
بعد از اينكه گفتند شيعه است و آن برخورد را با او كردند او هم قصيدهي بلندي كه در شاهنامه آمده و خيلي جالب است را سرود:
ايا شاه محمود كشور گشاي ز كس گر نترسي بترس از خداي
مرا غمز كردند كان بد سخن به مهر نبي و علي شد كُهن
منم بندهي هر دو تا رستخيز اگر شه كند پيكرم ريز ريز
من از مهر اين هر دو شه نگذرم اگر تيغ شه بگذرد بر سرم
منم بندهي اهل بيت نبي تايندهي خاك پاي وصي
گرت زين بد آيد گناه من است؟ چنين است و اين رسم و راه من است
بدين زادهام هم بدين بگذرم چنان دان كه خاك پي حيدرم
ابا ديگران مرمرا كار نيست بدين در مرا جاي گفتار نيست
اگر شاه محمود از اين بگذرد مــر او را به يك جو نسنجد خرد
حكيم ابوالقاسم فردوسي توسي (زادهٔ ۳۱۹ خورشيدي، ۳۲۹ هجري قمري - درگذشتهٔ پيش از ۳۹۷ خورشيدي، ۴۱۱ هجري قمري در توس خراسان)،
سخنسراي نامي ايران و سرايندهٔ شاهنامه حماسهٔ ملي ايرانيان. او را بزرگترين سرايندهٔ پارسيگو دانستهاند.شيعه نيوز